من خطا میکنم اما تو شفاعت بکنی پر قنداقهی اصغر سند مستندم (عرش حق، زیر متکای علی اصغر توست)۲ او که یک عمر از آن ناحیه داد امدادم (جان شش ماهه مرا ول نکنی، میمیرم)۲ دست رد خوردهای، اما نزنی دست ردم با گلویی که بهم ریخت، بهم ریختهام من گرفتار همین مرثیهی بی عددم (حرمله تیر زد و مادر او جیغ زده)۲ پای این روضه خدا شاهده من جیغ زدم **** دل آقا اسیر زلفت بود خندهات بادهی حیاتش بود نخ قنداقهی مطهرتان لنگر کشتی نجاتش بود یل شش ماههای، عجیب که نیست نوهی حیدری، جگر داری بی جهت حرمله سه شعبه نساخت با عمو میپری جگر داری گریههایت برای آب نبود پدرت را غریب میدیدی تا که پلک تورا عطش میبست خواب شیب الخضیب میدیدی حنجرت را بهانه میدیدند بغضشان جنگ با علی دارد کوفه با دیدنت هراسان گفت چقدر کربلا علی دارد