زندگی یعنی نفس یعنی هوا یعنی حسین

زندگی یعنی نفس یعنی هوا یعنی حسین

[ سید محمد جوادی ]
زندگی یعنی نفس، یعنی هوا یعنی حسین
زندگی در اصل یعنی کربلا یعنی حسین
زندگی یعنی رفاقت با خدا یعنی حسین
زندگی عشق است آری عشق ما، یعنی حسین
ابتدا یعنی حسین و انتها یعنی حسین

(حسین آرام جانم حسین روح و روانم)

******
کیست آنکه بر همه عالم، امیری می‌کند
سربلند است آنکه پیشش سر به زیری می‌کند
کیست در بن‌بست آخر دستگیری می‌کند
دست‌گیر مردم بی‌دست‌ و پا یعنی حسین

جبر اگر دنبال کار او بیفتد عابد است
گر مسلمانی هواخواهش نباشد ملحد است
اکبر و اصغر ندارد ذات اینجا واحد است
روی سینه باشی یا پایین پا یعنی حسین

******
زینب کجا و کوچه‌های شام و کوفه
با مردمان بی ادب ناباب برگرد
دردانه‌ی بی طاقت و هی ضرب سیلی
دردانه‌ی بی طاقت و خار مغیلان
سیلی مرد و صورت مهتاب برگرد

اینجا تنور خانه‌ای چشمش به راه است

******
مخفی ز دو چشم ماه رفتند
بر روی تن تو راه رفتند

******
زیر پای مرکب رفتی که درهمی
چیدنت روی بوریا از بس کمی

خیلی خالیه جات، دق کردن از غصه بچه‌هات
رو کهنه حصیر پاره‌ای جمعت کردند زن‌های دهات

شاه نیزه نشین، روضه‌ی گودال من همین
اسب اگه نعلش تازه باشه، پاشو محکم می‌کوبه زمین

روبه‌رو بودی با تیغ صدتا سپاه
دست پر برمی‌گشت حتی شمر از قتلگاه

حرمتت رو شکست
بی‌حیا روی سینه‌ت نشست
دلواپس جون دادی کاشکی شمر
قبل ذبحت چشماتو می‌بست

******
ای سوخته‌ی غرور خولی
رأس تو کجا تنور خولی

******
هی دست و پا زدی به زیر دست و پا

نظرات