پیراهنی در عرش آویزان شد امشب چشم تمام قدسیان گریان شد امشب با نالههای مادرم عالم بههم ریخت یکباره دنیا کلبهی احزان شد امشب هی بغض کردم تا محرم زنده باشم دلتنگیِ یک سالهام باران شد امشب من آرزو دارم عزاداران بگویند در راه عشقش عاقبت قربان شد امشب روز الست این داغ را هدیه گرفتم لطف قدیمش علت احسان شد امشب **** میا کوفه که زینب خار گردد اسیر کوچه و بازار گردد **** باور نمیکنم سر بازار بردنت **** به خدا شب شده و من چه کنم یک تن و اینهمه دشمن چه کنم اهل کوفه همه پیمان شکنند خود نمکخوار و نمکدان شکنند امشب ای طوئه بیا مردی کن با دل فاطمه همدردی کن **** از بدن تجربهی تیر کشیدن دارم ولی این تیر سهشعبه است خدایا چه کنم آب از کافر اگر خواسته بودم میداد **** نه کفنی، نه سری روی بدنی راحت بخواب حالا که رو دست منی حیف که نشد یکم دست و پا برنی جون دادنت مصیبت قافله شد کشتن تو افتخار حرمله شد بچه زدن برای چی هلهله شد یه خورده آب میخواستی زبون نداشتی جواب بهجز از تیر از کمون نداشتی میخواستی که جون بدی تو جون نداشتی، لالایی اصغر داد میزدم سر پسرم رو نبر راستی علی از سر نیزه چه خبر بچه مگه بی مادرش میره سفر بند نمیشه به سر نی طفل رباب حالا باید سرو ببندن با طناب کاشکی نیاد سر تو با بزم شراب سرت رو بالا بردن آخه تو ماهی به مادر پیرت کن رو نی نگاهی زمین نیفتی بیشتر از این الهی، علی جانم