صورت توحید دارد، سجده‌های فاطمه

صورت توحید دارد، سجده‌های فاطمه

[ محمد کمیل ]
صورت توحید دارد، سجده‌های فاطمه
سجده باید کرد، پس حتماً به پای فاطمه

خلقتِ زهرا ولایت داشت دنبال خودش
مصطفی ختمِ رسل شد در حرای فاطمه

او اگر می‌خواست آتش را گلستان می‌نمود
معجزه کاری ندارد که برای فاطمه
* * * *
درد است بین سینه و دردا نمی‌رود
غمگینی مدینه، دریغا نمی‌رود

آه ای رفیقِ زندگی‌ام! هرچه می‌کنم
دلشوره‌ی فراق، رفیقا! نمی‌رود

مگذار بشکند کمرم را غمت؛ کسی
با قایقِ شکسته به دریا نمی‌رود

حق می‌دهم که شانه ز دست تو افتد و
طوری غلاف‌خورده که بالا نمی‌رود

همسایگان، شکایتِ آه تو می‌کنند
فریادِ پهلویت به کجاها نمی‌رود

مرهم تمام و سعی علی بی‌نتیجه ماند
این دنده‌ی شکسته چرا جا نمی‌رود

یادم نمی‌رود چنگ زدی بر عبای من
گفتی: علی ز خانه‌ی زهرا نمی‌رود

یادم نرفته در وسطِ راه کشتنت
با بارِ شیشه که زن به دعوا نمی‌رود
* * * *
قنفذ که خسته می‌شد، جایش مغیره می‌زد
ای وای، این زدن‌ها پیش اباالحسن بود

می‌زد مرا مغیره و هیچ‌کس به او نگفت
زن را کسی مقابلِ شوهر نمی‌زنند

نظرات