شیر نر جنگ جمل حسن

شیر نر جنگ جمل حسن

[ محمد کمیل ]
(شیر نر جنگ جمل، حسن) ۲
پدرِ احلیٰ مِن عَسَل، حسن

وقت معرفی ابوتراب
فریاد می‌زد انا اباالحسن

رو سربندِ سرِ قاسم زدن عشق 
حسن مولا، حسن آقا، حسن عشق 

(میره میمنه می‌جنگه میره میسره) ۲
توی معرکه می‌کنه کارو یکسره 

(موبه‌مو جنگیدنش مثل حیدره) ۲
حسن آقا، حسن آقا، حسن آقا ...

(صلی الله علیک یا حسن) ۲
تکرار شاه لافتیٰ حسن

داده دستور رزم قاسمو
فرمانروای کربلا، حسن

جای اسمش همه عالم، میگن عشق
حسن مولا، حسن آقا، حسن عشق

میره میمنه می‌جنگه میره میسره
توی معرکه می‌کنه کارو یکسره

(مو‌به‌مو جنگیدنش مثل حیدره) ۲
حسن آقا، حسن آقا، حسن آقا ...

نظرات