
در بارگاه تو تمام خلق جا دارند حتی همان ها که فقط بار خطا دارند افتاده جود و لطف هم حتی به پاهایت در خاندانی که همه دست عطا دارند ایرانیانی که به پابوس تو می آیند پیش تو روی لب نوای یارضا دارند آنها که از مشهد مشرف میشوند اینجا در محضر تو حس و حالی آشنا دارند چیزی نمیخواهند از جایی به جز این در این مردمی که پیش تو دست دعا دارند روی از فقیران دَرَت پنهان مکن مولا مردم گرفتارند، غیر از تو که را دارند راز مگوی زائرانت را تو میفهمی چه حرفهایی گریههای بیصدا دارند قبل محرم قلب عالم کاظمینی شد حاجات ما باز اربعینی و حسینی شد ای که هوای دست خالی مرا داری مثل حسن دست کَرم بهر گدا داری شد قاتلت آنکس که باید همدلت باشد خیلی شباهت به امام مجتبی داری مانند زهرا زود از دنیا گذر کردی در سینهات داغی بزرگ از کوچهها داری از آتش زَهر از عطش بر خاک میافتی خون در جگر از نالههای بیصدا داری لبهای خشکت مثل جدت میخورد بر هم