
این شبا حال و هوای خونمون خیلی عجیبه التماست میکنم بیشتر بمون علی غریبه من که از فضه شنیدم بهتری الحمدالله در زدم دیدم خودت پشت دری الحمدالله حلالم کن این همه درد رو طاقت آوردی به خاطر علی زمین خوردی میبینمت بهم میریزم اگه زهرا عَجِّل وفاتی رو نمیخوندی اگه دو هفته دیگه میموندی هیجده سالت میشد عزیزم من تنها من مظلوم ازت میخوام نرو خانم...... مردمی که عمری چشم دیدن ما رو ندارن برا خونهشون میان از اینجا هیزم برمیدارن بیحیایی که تو رو از من گرفته نامه داده کشتن خانمم رو گردن گرفته توی نامهاش نوشته توی کوچه غوغا شد محکم زدم انقدر که در وا شد امیر، زهرا پشت در بود توی نامهاش نوشته زهرا رو تا شناختم لگد زدم بچهاش رو انداختم من تنها من مظلوم ازت میخوام بمون خانم...... جای شکرش باقیه که همین که محسن رو ندیدی از گلوی پسرت تیر سه شعبه نکشیدی نه سرش از تن جدا شد و نه روی نیزهها رفت دوباره گریز روضهها به سمت کربلا رفت دیگه دنیا بدون تو به من نمیسازه هنوز میبینمت چشمات بازه برا تو میخونم لالایی به اصرار عمّه من هم یه جرعه آب خوردم ببین برای تو هم آب آوردم ولی تو روی نیزههایی دو دستم را به زیر آب بردم حلالم کن نبودی آب خوردم دنبال جنازه با دلی چاک هر چند قدم فتاد بر خاک یک دست به سوی حَیّ منّان دست دگرش به سوی سلمان میریخت سرشک بر عِذارش میگفت علی به قبر یارش ای قبر، امیدِ حیدر هستی پاکیزه گُلِ پیمبر هستی حالا که تو گشتهای مزارش ای قبر دگر نده فشارش