چجوری بی من داره میره میدون بدون جوشن داره میره میدون این اولین ماهه تو عالمین که تو روز روشن داره میره میدون این اولین بار که تووی میدون میجنگه این اولین بار که تووی دستاشون سنگه این آخرین بار برای بابا دلتنگه (از نگاش جمل میریزه از لباش عسل میریزه )(۴) ببخشید اگر قطعیه آبه قاسم جلو چشات همش سرابه قاسم انگاری ماه دوباره پشت ابر وقتی رو صورته نقابه هی با خودم گفتم! الهى زودی برگرده دستهای کی موی تو رو اینجوری شونه کرده خوونه تنت گرمه ولی دستات سرده سرده تا صدا زدی رسیدم تو رو تا خیمه کشیدم بِاَبی أَنتَ وَ أُمّی(۲)