علی برادران

روضه دو طفلان حضرت زینب

122
2
حتی ارمیدن مشکل است، اما
یک شبه یک باره یک دم، قد خمیدن مشکل است

از جگر از جان مگو، وقتی که مادر نیستی
از غم طفلان مگو، وقتی که مادر نیستی

از دلی سوزان مگو، وقتی که مادر نیستی
آه از باران مگو، وقتی که مادر نیستی

داغ مادر را فقط، قدری چشیدن مشکل است
از همه از هر کسی، او بیشتر آورده است

هر که با سر امده، زینب سه سر آورده است
او فقط خود را نه، بلکه دو پسر آورده است

دو پسر نه، دو جگر آورده است
قبل قربانی شدن، شانه کشیدن مشکل است

زینب آمد یا که نه، می‌آمد آن‌جا فاطمه
زینب است این یا حسن، یا که علی یا فاطمه

گفت عباس از ادب این کیست، آیا فاطمه
لا فَتی اِلا علی، لا سَیف اِلا فاطمه

کربلا را بی حضورش آفریدن، مشکل است

چون روز آخر بود، کار خانه کردم
گیسوی فرزندان خود را، شانه کردم

دیدی چه حالی در نمازم بود اسما
این آخرین راز و نیازم بود، اسما

هزار مرتبه گفتم، میا به دنبالم
میان کوچه دویدن، به تو نمی‌آید

تلاش کن، که دو چشمی مرا نگاه کنی

با برادر گفت اقاجان، دو جانم را ببین
پیش روی خود، تمام خانمانم را ببین

ای جوان مرده، کمی دو نوجوانم را ببین
پیرمرد این حرم، دو نوحه‌خوانم را ببین

بعد اکبر، ماندن و جامه دریدن مشکل است
چادر مادر به سر کرد و، از این غم گریه کرد
گریه کرد و پیش او، ارباب عالم گریه کرد

گریه کرد و پیش او، عباس یک دم گریه کرد
زیر لب تا گفت مادر، مادرش هم گریه کرد

گفت بی سوگند از اینجا پریدن، مشکل است
بین خیمه بود و می‌آمد صدای بچه‌ها
مادر است و کاش می‌رفت او، به جای بچه‌ها

حیف آبی نیست ریزد، پشت پای بچه‌ها
وای می‌آمد ز میدان، ناله‌های بچه‌ها

دیدنش که هیچ، مادر را ندیدن مشکل است
ناله‌ها می‌آمد و، زینب صدا می‌زد حسین
حالشان بد می‌شد و، زینب صدا می‌زد حسین

یک نفر سر می‌زد و، زینب صدا می‌زد حسین
گفت عونش اشهد و، زینب صدا می‌زد حسین

سمت او در بین نامحرم دویدن، مشکل است

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش