آه ابی عبدالله

آه ابی عبدالله

[ علی برادران ]
شاعر باز قلم گرفته دستش 
نوحه‌خون دوباره دَم می‌گیره 

آیه خط به خط روضه‌هاتون 
جا داره که نوکرت بمیره 

گریه می‌کنه امام هشتم 
وقتی می‌خونه برا تو دِعبِل

به امر حضرت فاطمه باز 
این شعرو برات می‌خونه مُقبِل

هوا ز جور مخالف چو قیرگون گردید 
آه ابی‌عبدالله 

عزیزِ فاطمه از اسب سرنگون گردید 
آه ابی‌عبدالله

بلند مرتبه شاهی زِ صدر زین افتاد
آه ابی‌عبدالله

اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد
آه ابی‌عبدالله

آه ابی‌عبدالله، آه ابی‌عبدالله ...





 

نظرات