با دیده‌ی گریان و با قلب مضطر

با دیده‌ی گریان و با قلب مضطر

[ علی برادران ]
(واویلا، واویلا، آه و واویلا)۲

با دیده‌ی گریان و با قلب مضطر
ناله دارم در غم موسی بنِ جعفر
 
با غل و زنجیرت، زندان بغداد 
یوسف فاطمه گردیده آزار 

(واویلا، واویلا، آه و واویلا)۲

میان زندان غم ناله‌ها می‌زد
با اشک دیده رضا را صدا می‌زد
 
زمزمه‌ی لبش با چشم گریان 
پسرم، پسرم، رضا رضاجان
 
(واویلا، واویلا، آه و واویلا)۲

نظرات