سر پناه قلبم، پادشاه قلبم گنبد طلای تو شده قبلهگاه قلبم دارم از ضریحت خاطرات خوبی باز هواتو کردم شب جمعه دم غروبی فکر کربلاتم باز توی خیالم یه گوشه از صحن با صفاتم چشمامو میبندم یک سلام میدم از همینجا پس جزو زائراتم فکر کربلاتم من لی غیرُک کیف اصبر علی فراقک دورم از تو ولی زائر تواند ملائک از راه دور شب جمعه دلم میگه لبیک یابن زهرا، بطلب آقا بطلب آقا، بطلب آقا) 2 واسع العطایا، مُنْتَهَی الرَّجایا شاکیم از این فاصلهها سَامِعَ الشَّکَایا (وقتی از تو دورم بال پر زدن نیست صحن تو شلوغه ولی باز جا برای من نیست) 2 من فقط اضافم فکر اینکه دیگه نیام حرم میکنه کلافم خوابشو میبینم باز دوباره دور ضریح تو مشغول طوافم دوری از تو خوشی منو به غم بدل کرد خواب میدیدم که ضریح تو منو بغل کرد اصلا انگار نمیشه غم فراق رو حل کرد یابن زهرا، بطلب آقا بطلب آقا، بطلب آقا) 2