حاج جواد حیدری

حسینی ام ز روایات کربلایی تو

1417
11
حسینی‌ام ز روایات کربلایی تو
به سینه سنگ تو دارم منم فدایی تو

کسی نبرده مرا تا خدا، تو می‌بریم
خوشم که شیعه‌ای از شیعیان جعفریم

برو به منبر و تصویری از غدیر بساز
برای نشر ولای علی سفیر بساز

هزار مجتهد از مردم فقیر بساز
زراره یا که مفضّل، ابوبصیر بساز

مقام مرجعیت بین عرشیان داری
تو نور جلدبه‌جلد بحارالانواری

ز یا رب تو رسیده است فیض یارب ما
علی علیِّ لب تو رسیده بر لب ما

گره به نام تو خورده‌است کلّ مذهب ما
به حکم تو شده گریه، عیان مکتب ما


حسین جان حسین جان حسین جان...


شب است و بر سر خاکت نشان نداری تو
غریب مانده‌ای و روضه‌خوان نداری تو

خبر رسید که دَرسَت دوباره خلوت شد
دوباره روزی آقای شهر، غُربت شد
خدا کند که بمیرم به تو جسارت شد

نبینم از در این خانه شعله دم بزند
غریبه‌ای وسط خانه‌ات قدم بزند
نماز نیمه شبت را کسی به هم بزند
تو را زمین بزند حرف زشت هم بزند

تو دست بسته‌ای و کوچه کوچه تنهایی
به فکر شرم علی پیش روی زهرایی

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش