یک دوست هم به خانه‌ی ما سر نمیزند

یک دوست هم به خانه‌ی ما سر نمیزند

[ حنیف طاهری ]
(یک دوست هم به خانه ی ما سر نمیزند
ای مرگ پا گذار به دامن سرم بگیر) ۲

زینب که جا به سینه ی من داشت مدتی است۲
این نازنین نگفته به من در برم بگیر

پروانه ی تو شمع شد و آب شد تنش2
گیری اگر سراغ ز خاکسترم بگیر

گفتم که شب کفن کن و شب دفن کن ولی
از تن نمانده هیچ برای کفن علی

دست دست حق چو بر بازو رسید
آنچنان خم شد که تا زانو رسید

دست و بازو گفتگوها داشتند
بهر هم، باز آرزوها داشتند

دست، از بازوی بشکسته خجل
بازو از دستی که شد بسته خجل

***

پربازدید ترین مداحی شعر روضه حنیف طاهری محرم و صفر فاطمیه

پربازدید ترین مداحی شعر روضه محرم و صفر فاطمیه

محبوب ترین مداحی محرم و صفر فاطمیه

نظرات