گریه‌هات کشته منو جان مادرت فاطمه صبر کن

گریه‌هات کشته منو جان مادرت فاطمه صبر کن

[ حاج محمود کریمی ]
گریه‌هات کشته منو؛ جان مادرت فاطمه، صبر کن
عمو رفته که برات آب بیاره از علقمه؛ صبر کن

(عمو جونت الان میاد با آب؛ صبر کن
چشاتو هم بذار؛ یکم بخواب؛ صبر کن)2

(داری با عطش میری؛ بی‌تاب بارونی
بی‌سپر و شمشیری؛ عازم به میدونی
بی‌قرار بابایی؛ چرا با من نمی‌مونی؟)2

(دیگه اکبر نمیاد تا با بوسه‌هاش مرهمت باشه
دیگه قاسم نمیاد تا با خنده‌هاش هم‌دمت باشه)2

(تورو می‌بوسه باز، عمو که برگرده
به عمو تو دلت بگو که برگرده)2

دیگه بی‌کس و تنهاس، بابای بی‌یارت
خیره به‌سوی نخلاس، نگاه تب‌دارت
همه‌ی امید ماست به عموی علمدارت

(داری از خیمه میری؛ ولوله توی قافله‌اس؛ ای وای!
بیرون خیمه چرا صحبت از تو و حرمله‌اس؛ ای‌وای؟!)2

مثه یه سیب سرخ که با تبر افتاد
تیر سه‌شعبه با سر تو در افتاد

از اثر ضرب تیر آشفته شد موهات
به آسمونا رفتی از آغوش بابات
اگه بری رو نیزه، سر بابات میاد همرات

لالایی علی‌اصغر، لالایی علی‌اصغر

نظرات