کسی به داشتن آبرو نیاز نداشت

کسی به داشتن آبرو نیاز نداشت

[ حاج علی علیان ]
(کسی به داشتنِ آبرو نیاز نداشت
که در نماز به تسبیح او نیاز نداشت)۲

به هیچ جا نرسید آخرش نمازی که
برای سجده به این خاکِ کو نیاز نداشت

چقدر ساده و افتاده زندگی می‌کرد
وگرنه چادر زهرا رفو نیاز نداشت

(به هیج چیز نیازی نداشت حتی قبر)۲
نگو مزار ندارد بگو نیاز نداشت

به سلسبیل و به نهر بهشت فکر نکرد
علی که پهلوی دریا نیاز به جوی نداشت

ندیده‌ایم تهارت به آب رو بزند
وضوی فاطمه آبِ وضو نیاز نداشت

تو رو به قبله نبودی که قبله رو به تو بود
نماز خواندن تو سمت و سو نیاز نداشت

نفس نفس زدن تو خودش نفسگیر است
علی به هیچ طنابِ گلو نیاز نداشت

(مراد شستن دستِ علی ز ماندن بود
وگرنه پیکر تو شستشو نیاز نداشت)۲

شب بود و از خون گریه‌هایش ماه می‌سوخت
عکس علی در چاه بود و چاه می‌سوخت

تنهاست دارد می‌کشد آب، آب نه اشک
تا پیش زهرا آب هم در راه می‌سوخت

تنها خیالی را میان خانه می‌شست
طوری که پیش او رسول‌الله می‌سوخت

اَسما بریز اب روان باید بشوید
آن خانمی را که در آن درگاه می‌سوخت

عمداً فرستاده حسن را سوی سلمان
از بس که با اُماه وا اُماه می‌سوخت

در بین دندان آستین را داشت زینب
خود را حسینش گاه می‌زد گاه می‌سوخت

دستش به پهلو زد سرش را زد به دیوار
از زخم‌های همسری همراه می‌سوخت

*****

(قطره به قطره داره آب میشه
داغِ درخت، افتادنه برگه

آخر علی رو میندازه از پا
گیسو سپیدی که جَوون مرگه)۲

نمی‌خواست ولی، کشید آه علی
خدا می‌دونست سخته غسلِ یه پهلو شکسته

نمیشه آروم، شده شب تموم
ازش دل نکندن که بند کفن رو نبسته

ذکر حیدر اناللهِ دیگه
جز شکستن نداره راهِ دیگه

سنگینیِ شونه تابوته فقط
تنش هم وزنِ پر کاهه دیگه

کم دارمت زهرا دلم خونه
مهمون داریم، شام غریبونه

خانم خونه جای تو خالی
زینب داره خرما می‌گردونه

غمِ بی حدم
خجالت زدم

****

دوران عاشقانگی ما تمام شد
زهرا چه زود زندگی ما تمام شد

علی تابوت زهرا را که می‌برد
برای اولین دفعه زمین خورد

دریغا از علی با آن دلیری
کند تابوت زهرا دست گیری

(ای پهلوان نخواب عدو شیر می‌شود)

برخیز ای ستونِ حرم وقت خواب نیست
با من بیا به خیمه، نیازی به آب نیست

نظرات