(چرا قَهری مَگر تقصیر دارم؟ به جایت بَر کَفَم زنجیر دارم) ۲ کَفِ آبی فقط خوردم عزیزم بیا از نِیزه پایین شیر دارم دلم مِیلِ دواَبروی تو دارد ببین که شانهام موی تو دارد در آغوشم فقط پیراهنِ توست لباسِ تازهات بوی تو دارد نمی آید پَس از تو خواب، اِیکاش که میمُردَم منِ بیتاب، اِیکاش دوباره شیر آوردم ولی حیف (نمیخوردم پس از تو آب اِیکاش) ۲ مرا آزار با زنجیر میداد به من نانخُشک با تَحقیر میداد زنِ شامی دلم سوزاند وقتی (کنارم طفلِ خود را شیر میداد) ۲ (دوباره روضه میگیرم عزیزم در این ویرانه میمیرم عزیزم) ۲ (دوباره حَرمَله رَدشد از اینجا) ۲ (دوباره خُشک شد شیرم عزیزم) ۲ نگفتند آه داغِ بچه دیدهاست نگفتند از بَلا پُشتَش خمیدهاست (ولی گفتند این تازهعروسان عروسِ فاطمه مویش سپید است) ۲ (گلِ یاسِ مَرا از ساقه بَستند مرا با ریسمان بَر ناقه بَستند) ۲ نمیماندی به نِیزه چارهکردند (سَرَت را با نَخِ قُنداقه بَستند) ۲ (چه حسرتها چِشیدم، بچهام را چه سختیها کِشیدم، بچهام را) ۲ کنارِ بچههای نِیزهدارش به روی نِیزه دیدم بچهام را فقط لالا کنم لالا بخوابی ندارم غُصّه دیگر تا بخوابی از آغوشم جُدا گشتی و رفتی که روی سینهی بابا بخوابی نه رَحمی بر پدر نه شَرم کردند بساطِ غارَتش را گَرم کردند برای آنکه راحتتر بخوابی (زدند و سینهاش را نَرم کردند) ۲ (سَرَم شد خاکِ عالَم نِیزه رَدشد) ۲ به پُشتِ خِیمه دیدم نِیزه رَدشد به دنبالِ تو میگشتند در خاک (چنان زد از تَنَت هم نِیزه رَدشد) ۲ عَبا را روی تو اَفکند بابا دلش را از غمت آکند بابا چنان با تیر چسبیدی به قلبش (تورا از سینهی خود کَند بابا) ۲