رباب میدهد ندا بای ذنب قتلت حسین میزند صدا بای ذنب قتلت خضاب ماه پاره را، کشتن شیرخواره را با گلوی تشنه چرا بای ذنب قتلت تیر به حنجر آمده یا دم خنجر آمده ۲ سر شده از بدن جدا بای ذنب قتلت بای ذنب قتلت.... طفل رضی کشته شد ز خون او نوشته شد به صورت خون خدا بای ذنب قتلت حنجرهای که سوخته، گشته به تیر دوخته۲ زخم گلو دهد ندا بای ذنب قتلت بای ذنب قتلت..... ریخت به سینه آذرم که صید کوچک حرم۲ با لب تشنه شد فدا بای ذنب قتلت بای ذنب قتلت... تیر سهشعبه بـر گلو بست ره نفس بر او نشـــد بگـــویـد ابـتــــا بـــــای ذنــب قتلت تیـــر ز حنجـــر پـــسر رسیـــد بــــر دل پـدر حــق حسیـن شـد ادا بـــای ذنـــب قتلت بای ذنب قتلت.... فاطمه در صـف جزا اشـکفشان دهد ندا ۲ خــــدا، خـــــدا، خـــــدا بـــــای ذنـــب قتلت بای ذنب قتلت.... قسم به خون حنجرش ز قاتل ستمگرش ۲ تــو هــم بپـــرس «میثما» بای ذنب قتلت بای ذنب قتلت...