((نوجوون خیمهها، پاتو نکش زمین) 2 (چشم لطمه خوردهتو، وا کن و منو ببین) 2) 2 ((اومده، عمو بالای بدنت) 2 (بمیرم، شده پرِ خون دهنت) 2) 2 (لعنت به کوفیان، خیلی نامردند) 2 (رخت دومادیتو پُرِ خون کردند) 2 آیینهی حسن، عمو قربونت... (با وجودیکه گلم، ذره ای نخوردی آب) 2 (از تنت گرفت عدو، صدها شیشهی گلاب) 2 (عسلم، گوشهی لبات چکیده) 2 (عمو جون، کی بوی تو رو کشیده) 2 (ای وای تنت دیگه، بی چهارچوبه) 2 (بالا سرت دیگه، بمیرم خوبه) 2 آیینهی حسن، عمو قربونت... (بسکه زیرِ دست و پا، ضربه خورده پیکرت) 2 (با زمین یکی شده، پیکرِ مطهّرِت) 2 (زنده شد، خاطرههای مدینه) 2 (دندهها، زده بیرون از تو سینه) 2 (قدت بلند شده، شبیه سقا) 2 (از بس تن تو را، کوبیدند آقا) 2 (آیینهی حسن، عمو قربونت) 4 *********** گفتند بو کشیدنِ گل، مرگ مومن است بوی خوش دهان تو، جانِ مرا گرفت لکنت نداشت من که زبانم ز کودکی این نیشهای نیزه، زبان مرا گرفت چون کندوی عسل، بدنم رخنه رخنه شد این نیزهها ببین که توان مرا گرفت رفتم که فاش پدر خوانمت، عمو سمِّ فَرَس رسید و دهان مرا گرفت (به جرم گفتن اَحلی مِنَالعَسَل، قاسم شبیه موم عسل، خانه خانهات کردند)