
نشد که چادر خود را به روی تو بکشانم تنِ برهنهی تو زیر آفتاب نباشد سوار ناقهی عریان شدن که کار زنان نیست اگر که مرد نباشد، اگر رکاب نباشد خدا کند قَدَحی را که ریخت روی سر تو گلاب باشد عزیز دلم شراب نباشد ******* غروب دیدمت دست و پا زدی و من چه خوب دیدمت شکست کمرم کاش بشه پیکرتو عقب ببرم ******* آبروی اهل دل از آبروی زینب است بهترین شیرازهی قرآن ز موی زینب است کل عالم یک طرف، یک موی زینب یک طرف باز سنگینی کند آنجا که موی زینب است ******** اگر کشتند چرا آبت ندادند چرا زان دُرّ نایابت ندادند اگر کشتند چرا خاکت نکردند کفن بر جسم صدچاکت نکردند ******** ننه اُمُّ البنین به چادرت گرفتارم دارم از غصه میمیرم و به رو خودم نمیارم آبرو بردم تو که عباست زمین خورده ببین من زمین خوردم اخه دیگه چطوری بگم ننه من کم آوردم این همه صدات زدم مادر یه دفعه پسر صدام کن خب کشتم امشب خودمو دیگه لااقل یه بار نگام کن آبرو بردم تو که عباست زمین خورده ببین من زمین خوردم آخه دیگه چطوری بگم ننه من کم آوردم حس کردن تو زندگیه این دیگه عین عاشقیه هرچی دروغم گفته باشم اشکام که دیگه واقعیه حالا که گرم صحبتم اشکام میاد رو صورتم راحت بگم دلتنگ باب القبلتم