شنیدم که رسیده مسافرت زینب

شنیدم که رسیده مسافرت زینب

[ سیدمهدی حسینی ]
شنیدم که رسیده مسافرت زینب
سلام ما به عقیله به زائرت زینب

رسیده است که اینجا ولی نمی‌دانی
که رفته است کجاها به خاطرت زینب

اذان چه داشت برای تو بهتر آورده
رباب را به سر قبر اصغر آورده

همان کسی که همه عمر دور تو می‌گشت
بخاطر تو سر از شام هم درآورده

حسین جانم، حسین جانم... 

هر آنچه خواست عقیله همان میسر شد
عقیله شد علی و شام فتح خیبر شد

تمام غافله را در پناه خود آورد 
به جز رقیه که در شام ماند و پرپر شد

نفس نداشت که آن شب نفس نفس بزند
رقیه خواست که زخمی پر از قفس بزند

رقیه را همه شب زجر بی حیا می زد
اگر شبی نزدش خواست که شبث بزند

*********
السلام علیکم یا والهین الحسین
السلام علیکم یا سالکین ولی الله
السلام علیکم یا راحلین الخیر

***********
غم عشقت بیابان پرورم کرد
هوای بخت، بی بال و پرم کرد
به ما گفتی صبوری کن صبوری
صبوری، طرفه خاکی بر سرم کرد

آی مرا از زندگانی سیر کردند 
کنار جسم تو زنجیر کردند

گلم را تا ته گودال بردند
عزیزم طعمه‌ی شمشیر کردند 
حسین جانم حسین، جانم حسین جان...

نظرات