من همان بنده‌ی پشیمانم که براین عمر رفته گریانم

من همان بنده‌ی پشیمانم که براین عمر رفته گریانم

[ سیدرضا نریمانی ]
من همان بنده‌ی پشیمانم 
که براین عمر رفته گریانم

درد من درد غفلت از یار است
هر شب‌ جمعه تحت درمانم

کوله بار گناه بر دوشم 
کمکم کن که من پشیمانم

حال و روز رجب گذشت 
آیا من مهیای شعبانم؟

رفته‌ام من به جنگ نفس خودم
که چنین پاره شده گریبانم

غافلم از یارم و گرفتارم
خسته از چهارچوب زندانم

سحر جمعه یاعلی گویان 
در نجف زیر طاق ایوانم

دارم انگار کنج دل حرم
من دعای کمیل می‌خوانم

نمک از سفره‌ی علی بردم
که دهد مزه‌ی نجف نانم

سائل خانواده‌ی کرمم
در حسینیه‌ی حسن جانم

کربلا یادم آمده امشب 
در دل روضه گریه‌بارانم

مادری در حوالی گودالی
با چه شد رو به رو نمی‌دانم

گذر ما به کربلا افتاد
مادر خسته از صدا افتاد

پیکری بین نیزه‌ها افتاد
حنجری زیر دست و پا افتاد

سمت او هر چه بود می‌آمد
نیزه یکجا فرو می‌آمد

دور از آغوش مادرش جان داد
پیش چشمان خواهرش جان داد

با همان زخم حنجرش جان داد
جان ما بود و آخرش جان داد

چشم و دستش دوازده ضربه
رگ گردن دوازده ضربه

پربازدید ترین مداحی شعر اول سیدرضا نریمانی محرم و صفر مناجات با خدا

پربازدید ترین مداحی شعر اول محرم و صفر مناجات با خدا

محبوب ترین مداحی محرم و صفر مناجات با خدا

نظرات