می‌زنم هی بر در و دیوار خواهش می‌کنم

می‌زنم هی بر در و دیوار، خواهش می‌کنم
من کم آوردم ز تو بسیار، خواهش می‌کنم

آبرویم را به دست تو امانت داده‌ام
روسیاهم ای امانت‌دار، خواهش می‌کنم

من توبه آوردم، اگر رنگ پشیمانی نداشت
می‌کنم از توبه استغفار، خواهش می‌کنم

بگذری تا از گناهم با زبان روزه‌ام
از سحر تا لحظه‌ی افطار، خواهش می‌کنم

من بَدَم امّا علی را دوست دارم ای خدا
این محبّت را مکن اِنکار، خواهش می‌کنم

بسته‌ام زنجیر خود را پای ایوان نجف
هرچه می‌خواهم از این دربار، خواهش می‌کنم

گر بهای دیدنت مرگ است، جانم را بگیر
بَه چه شیرین است این دیدار، خواهش می‌کنم

من که سی‌شب‌ آمدم بر خانه‌ی تو رو زنم
تو ‌شب قبرم بیا یک‌بار، خواهش می‌کنم

گریه کردم هر کجا نام حسینَت آمده است
چشم‌‌هایم را به در نگذار، خواهش می‌کنم

مادرش آن سوی گودال است، مویش را مکش
این جسارت را نکن تکرار، خواهش می‌کنم

سینه بایستی سبک باشد زمان احتضار
شمر پا بر سینه‌اش بردار، خواهش می‌کنم