
مقابل حرم کعبه ایستاده زنی به تن ز عصمت و شرم و وقار پیرهنی گشود دست دعا سوی آسمان و گریست شکفت غنچه صفت لب که پرورد سخنی که یا رب از کرم آسان نمای مشکل من که باردارم وآزرده جانم و خسته تنی ندا به فاطمه بنت اسد رسید از حق قدم به خانهی من نِه که میهمان منی در آن حریم مقدس قدم نهاد و بزاد گرفت شیر خدا را به دست شیر زنی پیمبر آمد زد بوسه بر لب دهنش که آفرین خدا بر چنین لب و دهنی Mohjat.net