
مثل دریا تو غروبِ تو تلاطم میکنم کنارِ پیکر تو، دست و پامو گم میکنم داغت اومده، سراغِ جیگرم میریزه کوهِ بلارو، رو سرم الهی پیر شی جوون، پاشو بابا میشه دستمو بگیری، پسرم میخونم خاطرههای غمو از، چشمِ ترت مثه مادرم، شد سینهات، مثه بابامِ سرت کَمون ابروی حرم، گُلِ خوش بوی حرم باباتو زِمین زدی و، رفتی، آهوی حرم *** مثلِ آئینه شکسته، همه جا میبینمت تکّه تکّه بر میدارم، رو عبا میچینمت یوسفم مونده ازت، پیروهنت جای پنجههای گرگاست، رو تنت میزنم ناله بابا، از تهِ دل میگیرم، لختۀ خون از دهنت جونِ بابا، تو هجومِ خندهها، هلهلهها عمه رو خیمه بِبر، از نگاهِ، حرملهها قربونِ زخمِ چشات، زده تیرم، مژههات خواهرم، اومده و گیسو پریشونه برات *** رفتی و داغِ تو قلبِ، منو سوزونده علی هنوزم چشمایِ خیسم، سوی در مونده علی بگیرم از کی سراغت، پسرم منو میکُشه فَراقت، پسرم به خدا دست خودم نیست می دونی مادرم .... ، پسرم لیلا حق داره اگر، پا جایِ مجنون بزاره میخواد از غصۀ تو، سر به بیابون بزاره نیومد از تو نشون، برای این دلِ خون عصای پیری کجایی، که شدم مثلِ کمون ***