به چهره، شبه پیمبر؛ به خُلق‌وخو، علی است

به چهره، شبه پیمبر؛ به خُلق‌وخو، علی است

[ حاج محمود کریمی ]
به چهره، شبه پیمبر؛ به خُلق‌وخو، علی است
هم او که ماه‌سرشت است و ماه‌رو، علی است

همان جوان رشیدی که در تمامی عمر
جدا نبوده به یک‌لحظه از عمو، علی است

همان که خنده به لب، بین کودکان حرم
نشسته است چنین گرم گفت‌وگو، علی است

همان دلاور میدان که رقص شمشیرش
چه زخم‌‌‌ها که نشانده‌ست بر عدو، علی است

همان‌که یک‌تنه رفت و هزارتن برگشت
سری که زینت سرنیزه‌هاست، او علی است

زمان به پای غم او نمی‌رسد هرگز
شکاف فرق سر و تیر در گلو، علی است 

به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات؟
به گریه گفت که هم باده هم سبو، علی است

میان معرکه آن پاره‌پاره تن را که
حسین می‌کند آرام جستجو، علی است

نظرات