این طرف بین عبا اکبر تو افتاده

این طرف بین عبا اکبر تو افتاده

[ سیدرضا نریمانی ]
(این طرف بین عبا اکبر تو افتاده )۲
آن طرف ساقی آب آور تو افتاده 

زینت دوش نبی بین همه وسعت دشت 
ته گودال چرا پیکر تو افتاده 

کاش می‌مردم و اینگونه نمی‌دیدم که
همه اعضای تو دور و بر تو افتاده

جلوی پای تو باید سر من می‌افتاد
(جلوی پای من اما سر تو افتاده)۲

کربلا سنگ ندارد همه جایش رمل است
(این همه سنگ چرا دور و بر تو افتاده)۲

می‌خورد بعد تو بر روی من و روی رباب
سنگ هایی که روی پیکر تو افتاده

طعنه‌ی قاتل تو قاتل احساسم شد
گفت زیر لگدم دلبر تو افتاده

گُر گرفت آتش دامان غزال حرمت
گرگ از بس که پی دختر تو افتاده

چقدر رو به روم طولش دادند
یه جوری هر کدوم طولش دادند

کشتنتو جلو چشای من 
سه ساعت تموم طولش دادند

(سر فرصت سر تو بریدند )۲
به چه قیمت سر تو بریدند 

بمیرم داداش غریبم
توی غربت سرت و بریدند

روی خاک ها پرت و کشیدی 
نفس آخرت و کشیدی 

وقت دست و پا زدن تو گودال 
چادر مادرت و کشیدی 

کشته‌ی تشنه لب لهوفی
زخمی جراحت سبوفی 

پیش چشمم تو رو می‌زدن وای
دشنه هندی و سنگ کوفی 

ای حسین ...

نظرات