حس میکنم کنارمی، پیدات نمیکنم علی کم دیگه دست و پا بزن، بازم منو صدا بزن ماه رشیدم، گریهم گرفته از این تنِ درهم شده دلشوره دارم، میگم مبادا چیزی از این تن کم شده غم کرده پیرم، ایکاش بمیرم میشه که پاشی اکبرم میخنده دشمن، با گریهی من میشه که پاشی، اکبرم (بابا کنارت، داره میمیره آروم جونم، اکبرم) پهلوت شبیه مادره، فرقِت شبیه حیدره آخر دم غروب منم، چندپاره میشه این تنم وقتی که مرکب، رفت سمت دشمن جون دادم اینجا بیصدا با تو چه کردن، چیزی نمونده از اون قد رعنا چرا؟ پاشو عزیزم پاشو علی جان شد سهم بابا چشمِ تر عمه رسیده بالاسر تو دشمن نگاش شد خیرهتر