غصهمو نخور پسرم بغض تو نَبُر پسرم یه دفعه نگی به کسی زدنم چطور پسرم زندگی همینه حسن رسم دنیا اینه حسن نکنه یه وقت پدرت چادر و ببینه حسن فدای اشکات حسن خون شده چشمات حسن چقدر خجالت کشیدی جلو رفیقات حسن پریدی اما نشد گوشواره پیدا نشد هر کاری کردی از زمین مادر تو پا نشد جون من فدات یا علی فدا گریههات یا علی وقتی که جلوم رو گرفت نزدم صدات یا علی با یه قلب پُر منو زد نزدیکای ظهر منو زد کسی جز حسن که ندید نانجیب چطور منو زد دیدن که تنهام زدن، تو ملأ عام زدن منو یهکم جلوتر از خونهی بابام زدن همین که راهمو گرفت، اشک چشمامو گرفت صورت من رنگه همین چادر سیاهمو گرفت قربونِ صدا زدنت خیلی بیهوا زدنت حالا روی چادرمه خاک دست و پا زدنت با قدِ کمون اومدم پسرم بمون اومدم من برای دیدن تو بِین خاک و خون اومدم چه بیقراری حسین، نفَس نداری حسین من که نمردم سر تو زمین بذاری حسین تشنه و بیحال شدی، راهیِ گودال شدی واجبُ الاحترام من چرا لگدمال شدی؟