شد مظهر نادعلی، کرّار شد؛ هو شد

شد مظهر نادعلی، کرّار شد؛ هو شد

[ حاج محمود کریمی ]
شد مظهر نادعلی، کرّار شد؛ هو شد
آن‌قدر از او خواند تا آخر خودش، او شد

فتح بزرگی بود، اورا نیزه‌ها بردند
چیزی نماند از تن ز بس، این‌سو و آن‌سو شد

باب‌الحوائج بود، دشمن نیز می‌دانست
تیری دخیل دائم آن چشم و ابرو شد

دشمن، غرور شاه را اینجا نشان رفته 
وقتی قدش خم‌ گشت؛ دست کوفیان، روو شد

گیسوی آن حبل‌المتین در دست باد افتاد
امنیّت اهل حرم، بسته به یک‌ مو شد

بی‌تاب زینب بود بعد خویشتن، زین رو
صدبار روی نیزه‌ها، پهلوبه‌پهلو شد

نظرات