
رهاش کنید فکری برای ترک لباش کنید نفس نداره، یه کاری براش کنید داره مناجات میکنه، نگاش کنید رهاش کنید جدا نکن، اگه جدا میکنی از قفا نکن چیکار داری می کنی بیحیا نکن این بدنو طعمهی نیزهها نکن از سنگ و نیزه و سَنان آشوبه حال قتلگاه افتاده بی رمق عمو تو گودال قتلگاه نمیبره خنجری که حنجرتو میخوره کندی اون، فراتر از تصوره برا چی شمر این همه داره دلهره نمیبره نمیبره بگو عمو چطور بریده میشه این گلو عمو دارن میرن سمت حرم عمو عمو چرا تن تو شده زیر و رو عمو با این که زندهای هنوز دشمن تو فکر غارته عمه برگرد تو خیمهها دیگه وقت اسارته رهاش کنید فکری برای ترک لباش کنید رهاش کنید نفس نداره یه کاری براش کنید رهاش کنید داره مناجات میکنه نگاش کنید یااباعبدالله یااباعبدالله