
نوگل باغ مجتبی هستم عمّه رها کن جان من دستم عمّه، هستم افتاده زمین عمّه، از یسار و از یمین عمّه، میخورد نیزه ببین عمو جانم، عمو جانم، عمو جانم حسین... **** بشنو از گودال سوزِ آهش را میکِشد بر خاک روی ماهش را ای وای، پیش چشم من عمو ای وای، دست و پا مزن عمو ای وای، ناله کم بزن عمو عمو جانم، عمو جانم، عمو جانم حسین... **** هر که میخواهد من بیعمو شم رد شود اوّل از روی نعشم عمو، هر دو دستم سپرت عمو، روی دامانم سرت عمو، میدهم جان به برت عمو جانم، عمو جانم، عمو جانم حسین...