تیر و گذاشت

تیر و گذاشت

[ علی نجفی ]
تیر و گذاشت
در واقع تو چله حرمله شمشیرو گذاشت

زود زد و رفت
خیس عرق بابای پیرو گذاشت

بازم قد بابا تا خورد
طوری زد که ارباب جا خورد

مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ
مِنَ الوَرید الیَ الوَرید
سر علی اصغر رو هم می برن مجلس یزید

ای وای ای وای... 

****
یه ظرف آب عمدا آورد حرمله توی مجلس شراب
ریخت رو زمین تا که بهم بریزه اعصاب رباب

آخر چوب روی لب‌ها خورد
طوری زد که زینب جا خورد

عَلَی الخُدوِد لاطِمات
کار آخر به کجاها کشید
سر علی اصغرو هم آورد رو به رو یزید

شراب می‌خوره
تازیانه به سر و صورت ارباب می‌خوره

نظرات