توبه‌ام توبه نشد هرچه که همت کردم

توبه‌ام توبه نشد هرچه که همت کردم

[ حاج محمدرضا طاهری ]
توبه‌ام توبه نشد هرچه مه همّت کردم
من به ستّاری تو سخت جسارت کردم

هرچه تو دوست شدی با منِ آلوده ولی
بی‌حیاتر شده با نفس رفاقت کرده‌ام

رمضان است و دل از خواب نَکندم افسوس
مثل هر سال من از لطف تو غفلت کرده‌ام

من از این فلسفه‌ی روزه از این فیضِ عظیم
به همین تشنگیِ ساده قناعت کرده‌ام

روزه هم چشم مرا باز نکرده
نکند عادتم بود اگر هرچه عبادت کرده‌ام

هرچه هستم سرِ دیوانگی‌ام می‌مانم
روزه‌ام را فقط افطار به تربت کرده‌ام

خواستم از عطشِ روزه بگویم اما
از لب تشنه‌اش احساس خجالت کرده‌ام

روزه‌ام روضه شد و روضه مرا می‌کشدم
یاد آم تشنه‌لبِ کرب و بلا می‌کشدم

نظرات