(از پردهی خیمه نگاه به قد و بالات میکنم)۲ با دلهره این لحظهها دارم تماشات میکنم مرهم برا زخم دلم پیدا نمیشه بعدِ تو (داداش علیاکبرِ من، میکُشه مارو دردِ تو)۲ تو میری و بعدت پناهی نداریم به جز اشک و گریه که راهی نداریم تو میری و میره، همه جونِ بابا با هر قدمِ تو، پریشونه بابا (من که دعات کردم، علیجان تو هم دعا کن برای خیمه بعدِ تو میسوزه تو آتیش معجرِ بچههایِ خیمه)۲ آه و واویلا، آه و واویلا آه و واویلا، آه و واویلا ... ***** (از پردهی خیمه نگاه به حالِ بابا میکنم داره میلرزه زانوهاش، با اشک تماشا میکنم)۲ (یکم دووم بیار داداش، داره میاد بالاسرت)۲ پاشو ببین حالا دیگه پیر و شکسته است پدرت چهجوری ببینه شدی اِرباً اِربا؟! برا دلخوشیشم یه بار بگو بابا یه لشکر اَرازِل برات کوچه وا کرد شبیه مدینه (تورو بیهوا زد)۲ تا که صدات پیچید تو صحرا دل همه حرم گرفته عمه رو میبینی عزیزم (دورشو نامحرم گرفته)۲ آه و واویلا، آه و واویلا ...