از پرده‌ی خیمه نگاه به قد و بالات می‌کنم
تبلیغات

از پرده‌ی خیمه نگاه به قد و بالات می‌کنم

[ مهدی اکبری ]
(از پرده‌ی خیمه نگاه به قد و بالات می‌کنم)۲
با دلهره این لحظه‌ها دارم تماشات می‌کنم

مرهم برا زخم دلم پیدا نمیشه بعدِ تو 
(داداش علی‌اکبرِ من، می‌کُشه مارو دردِ تو)۲

تو میری و بعدت پناهی نداریم 
بجز اشک و گریه که راهی نداریم 

تو میری و میره، همه جونِ بابا 
با هر قدمِ تو، پریشونه بابا 

(من که دعات کردم، علی‌جان 
تو هم دعا کن برای خیمه 
بعدِ تو می‌سوزه تو آتیش
معجرِ بچه‌هایِ خیمه)۲

آه و واویلا، آه و واویلا
آه و واویلا، آه و واویلا ...

(از پرده‌ی خیمه نگاه به حالِ بابا می‌کنم 
داره می‌لرزه زانوهاش، با اشک تماشا می‌کنم)۲

(یه‌کم دووم بیار داداش، داره میاد بالاسرت)۲
پاشو ببین حالا دیگه پیر و شکسته‌ست پدرت

چجوری ببینه شدی اِرباً اِربا؟!
برا دلخوشیش هم یه بار بگو بابا 

یه لشکر اَرازِل برات کوچه وا کرد 
شبیه مدینه (تورو بی‌هوا زد)۲

تا که صدات پیچید تو صحرا 
دل همه حرم گرفته
عمه رو می‌بینی عزیزم 
(دورشو نامحرم گرفته)۲

آه و واویلا، آه و واویلا ...

نظرات