جلوهی کربوبلای حیدر صفدر، منم شبه پیغمبر، منم جان عبّاسم؛ سپاه شاه بیلشکر، منم شبه پیغمبر، منم پایین قدمهایم و شهزاد حسینم علیبنحسینم در کربوبلا، پنجرهفولاد حسینم علیبنحسینم نوهی ارشد حیدر، یل خیبرشکنم جلوهی پنجتنم دستپروردهی یک مرد بهنام حسنم جلوهی پنجتنم قاری قرآن من، اکبر به میدان میرود از حرم، جان میرود قل هو الله احد، حیدر به میدان میرود از حرم، جان میرود تو خودت یکنفره، جلوهی هر پنجتنی همهی هست منی گرچه از خون حسینی، علیبنحسنی همهی هست منی لعل لب بگشا بگو: اللهاکبر، اکبرم ای اذانگوی حرم کم بکش پا بر زمین، پیش دو چشمان ترم ای اذانگوی حرم از بر چشمان من، حیدر به میدان میرود از تنم، جان میرود قاری قرآن من از زیر قرآن میرود از تنم، جان میرود دست و پا کمتر بزن؛ خونم فتد بر گردنت ارباً اربا شد تنت یوسف لیلا! علیجان پس چهشد پیراهنت ارباً اربا شد تنت ای بهم ریخته نام تو، جگرداران را پسرم ای پسرم آب کرده رجزت، زهرهی سرداران را پسرم ای پسرم به دلم رحم کنم، پس جگرم را چه کنم مددی یاعبّاس بروم همره زینب، پسرم را چه کنم مددی یاعبّاس بیشمس جمال تو، زمین ماه ندارد ای وای علیجان با رفتن شهزاده حرم، شاه ندارد ای وای علیجان