و الجمت تنقبت لقتالک

و الجمت تنقبت لقتالک

[ جواد مقدم ]
وَ اَلجَمَت، تَنَقّبَت
لِقِتالِک لِقتالِک

بِاَبی اَنت وَ اُمّی


حالا که با، زهر جفا
سوز سینه، بی‌اَمونه

داغ دلم، چیز دیگه‌ست
کسی اونو، نمی‌دونه

سینه با این غم عجینه
عمریه دردم همینه 
می‌بینم قاتل نشسته 
با یه خنجر روی سینه 


وَ اَلجَمَت، تَنَقّبَت
لِقِتالِک لِقِتالِک

بِاَبی اَنت وَ اُمّی

آخ شیعه‌ها، رو نیزه‌ها 
چهل منزل، سر بابا 

اگر بگی، کجا مُردی 
می‌گم اَلشّام، می‌گم اَلشّام

برا آه و گریه هر شب 
می‌سوزم در تاب و در تب 
همه خون گریه کنید بر 
اسیری عمّه زینب

وَ اَلجَمَت، تَنَقّبَت لِقِتالِک ...

بزم شراب و، کعب نِی
به روی لبهای بابام

سیلی زدن، به خواهرم
جلو چشمام، جلو چشمام

موقعِ تقسیم آبه 
حیف علی‌اصغر تو خوابه
چیزی که مونده تو گوشم 
لایی لایی رُبابه 

علی‌علی، علی‌علی، 
علی لای‌لای، علی لای‌لای

تو رو به ما علیِّ من
داده بودش خدا تازه

نفس نمی‌، کشی ولی 
دوتا چشمای تو بازه 

چیزی که دیگه نمونده 
برا مادر راه چاره‌ست
شبیه بند دل من 
گلوی تو پاره پاره است

تا سه شعبه سمتت اومد 
تار و پود مادرت سوخت
گلوتو از هم دریدش
ولی لبهاتو به هم دوخت 

علی‌علی، علی‌علی، 
علی لای‌لای، علی لای‌لای

نظرات