نذرو سفره‌های مادرت یادته

نذرو سفره‌های مادرت یادته

[ حسین طاهری ]
نذر و سفره‌های مادرت یادته؟
جایی رو نمی‌دید خواهرت یادته؟
درد لاعلاجِ دخترت یادته؟ یادته؟

خوب آقایی داریم خدایی
خوب جایی اومدیم گدایی

گرفتارا، آی مریض‌دارا شب باب‌الحوائجه
بدهکارا، آبرو‌دارا شب باب‌الحوائجه
گنهکارا، بی‌کس و کارا شب باب‌الحوائجه

یا باب‌الحوائج یا موسی بنِ جعفر...

وقتی اولین بار اومدم یادمه
اون باب‌ُ المرادو در زدم یادمه
حس کردم میون مشهدم یادمه

تو کاظمین هوایی میشم
خیلی امام رضایی میشم

می‌خوای دردت زود مداوا شه
کار موسی بنِ جعفره

پای نامه‌ت خواستی امضا شه
کار موسی بنِ جعفره

می‌خوای راهِ کربلا وا شه
کار موسی بنِ جعفره

گرفتارا، آی مریض‌دارا شب باب‌الحوائجه
بدهکارا، آبرو‌دارا شب باب‌الحوائجه
گنهکارا، بی‌کس و کارا شب باب‌الحوائجه

یا باب‌الحوائج یا موسی بنِ جعفر...

اشکای رضا و دخترش یادشه
تو زندون روزای آخرش یادشه
سیلی خورد شبیه مادرش یادشه

جون می‌کَنه بین سیاه‌چال
مثل حسینه توی گودال

چه ها کردن شر به پا کردن
بمیرم من برات حسین

تو رو با پا جا‌به‌جا کردن
بمیرم من برات حسین

چرا از پشت، سر جدا کردن
بمیرم من برات حسین

حسین من، حسین من...

نظرات