
غریب آقا..... من آن صیدم که بین دامِ این بیگانه افتادم(۲) من آن شمعم که در این بزم و بیپروانه افتادم(۲) غریب آقا..... من آن صیدم که بین دامِ این بیگانه افتادم من آن مرغ گرفتارم، بیا مادر تماشا کن به کنج این قفس، پَر بسته و بیدانه افتادم(۲) غریب آقا..... دل شب، از پی مرکب، پیاده میدویدم من(۲) به یاد عمه جان داده در ویرانه افتادم مرا بزم شراب آوردهای، شرم میکند زهرا(۲) به یاد عمهها در مجلس بیگانه افتادم غریب آقا..... چو دیدم این همه زیور، به روی تاج و تخت تو(۲) به یاد گوشِ مجروح، گُلِ دردانه افتادم(۲) به من در حالت مستی جسارت میکنی یادِ(۲) لب بیآب و چوبِ زادهی مرجانه افتادم غریب آقا