
گم کرده راهم در این شبِ تار (ماندم پریشان، ماندم گرفتار)۲ (ای که چراغ آوردهای با لطفِ سرشار حتیٰ برایِ دشمنت هم در شبِ تار با نورِ خود چشمِ مرا روشن نگه دار)۲ (ای با غریبان همنشین)۲ یَابنَ امیرالمؤمنین حالِ دلِ ما را ببین یا مولا، یا مولا (اِبنُالرِضا روحی فِداک)۳ یا مولا ... ***** (مولایِ تنها، مظلومِ عالم)۲ ای ملجأ ما در غصه و غم (حتیٰ به زخمِ دشمنت مرهم نهادی)۲ اِبنُالکَریم، اِبنُالرَئوف، اِبنُالجَوادی اما بمیرم که غریبِ این بِلادی تا سر نهادی رویِ خاک شد آسمان هم سینهچاک اِبنُالرِضا روحی فِداک یا مولا (ای با غریبان همنشین)۲ یَابنَ امیرالمؤمنین حالِ دلِ ما را ببین یا مولا (اِبنُالرِضا روحی فِداک)۳ یا مولا ... ***** ((تو نورِ دلها، تو نورِ عِینی)۲ (تو روضهخوانِ جدت حسینی)۲)۲ چشمِ تو بارانیتر از ابرِ بهاران روزی که شد کرب و بلا آنگونه ویران شد روضهخوان آن بُقعهیِ با خاکُ یکسان (اما نبودی کربلا، سرهایِ از پیکر جدا)۲ شد ماهِ رویِ نیزهها، (آه و واویلا)۲ (ای با غریبان همنشین)۲ یَابنَ امیرالمؤمنین حالِ دلِ ما را ببین یا مولا