(روضهای که کرده منو خونه خراب اینه که بردن آقامو بزم شراب)۲ تصوری که میده نوکرو عذاب اینه که بردن آقامو بزم شراب یاد روضههای تو شام بلا قاتل اصلی مولای منه (یاد اون سه ساله که با ناله گفت نزنید این سر بابای منه)۲ میخونه زیر لب هر شب ای وای از عمه جان زینب... (نیمه شبی تو خونت اومد اولی میسوخت دلت به حال غربت علی)۲ میخوندی زیر لب و قد سینجلی میسوخت دلت به حال غربت علی (وقتی میکشوندنت تو کوچهها بودی یاد صورتی که شد کبود)۲ میکشه حیدر و این خاطرههات یاد دیوار و در و آتیش و دود میخونه زیر لب مولا ای وای از مادرم زهرا...