خونه تاریکه و سرده تو دلم خیلی غم ریخته جای خالیِ تو زهرا منو بدجور بههم ریخته بعدِ تو خیلی تنهام و تنها چارهم فقط صبره تو که نیستی دیگه خونه برای من مثل قبره بگو با این همه درد و بلا چی کار کنم؟ بگو با گریههای مجتبی چی کار کنم؟ بگو با خندههای دشمنا چی کار کنم؟ اللّهم العن اول ظالمٍ ظَلَمَ حق محمد ظَلَمَ حق علی، ظلم حق فاطمه برای غربتِ حیدر اولین سینهزن بودی کمرت خم شد اما باز مثل کوه پشت من بودی ولی ای تکیهگاهِ من تو رو زود از پا انداختن از این دنیای بیزهرا واسه من یک قفس ساختن دنیا داره با حیدر سرِ جنگ چی کار کنم؟ آینهی من، با این دلای سنگ چی کار کنم؟ برام مونده فقط یک دل تنگ چی کار کنم؟