آبروی دو عالم... تو همین ظهر خدا،حافظی از من کردی وقت مغرب نشده، رَملِ بیابان شدهای رأس تو میرود، بالای نیزهها من زار میزنم، در پای نیزهها آه ای ستارهی، دنباله دارِ من زخمی ترین سرِ، نیزه سوارِ من رحمت واسعهات، دست مرا میگیرد نوکرت از در این، خانه رود میمیرد آبروی دو عالم... مونده روی زمین، پیکر تو رها السلام علی من دفن اهل قرا خواهرت اگه نیست، رفته شام بلا ریگ و رمل بیابان برات گرفتن عزا سید الشهدا یا مقتل الاعضا... آبروی دو عالم... پدرِ خاک کجایی؟ پسرت خاک نشد مادرِ آب کجایی؟ پسرت آب نخورد آبروی دو عالم... ته گودال فقط پیکرِ تو مانده و من همه رفتند فقط مادرِ تو مانده و من آبروی دو عالم... بعد صد سال اگر از سر قبرم گذری من کفن پاره کنم زندگی از سر گیرم حسین آقام، همه میرن تو میمونی برام... اباعبدالله، حسین...