(لرزه افتاده به دستم پسرم زود بیا) ۲ (روشنی بخش دو چشمان ترم زود بیا) ۲ یا صاحب العزا... (لرزه افتاده به دستم پسرم زود بیا) ۲ روشنی بخش دو چشمان ترم زود بیا تا که سیراب کنی لعل لب خشک مرا (ای جگرگوشۀ من ای پسرم زود بیا) ۲ تا نیایی دلم آرام نگیرد هرگز (گرد غم ریخته بر دور و برم زود بیا) ۲ (زهر کاری شده و بر جگرم افتاده) ۲ (تا نپاشیده به سینه جگرم زود بیا) ۲ بر مصیبات تو اندیشم و هنگام وداع غم تو زنده شده در نظرم زود بیا یاد آن افتادم که دل شب میگفت (سوختم از غم هجران پسرم زود بیا) ۲