شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم یادی از صحن و سرایت نکنم میمیرم ناله و شکوه حرام است بر عشاق ولی از فراق تو شکایت نکنم میمیرم سجده بر خاک شما سیرۀ هر معصومی است سجده بر تربت پایت نکنم میمیرم دوریت درد من و نام تو درمان من است تا خود صبح صدایت نکنم میمیرم به دعا کردن تو نوکر این خانه شدم هر سحر، شکرِ دعایت نکنم میمیرم وضع من را به خدا روضۀ تو سامان داد من اگر گریه برایت نکنم میمیرم جان ناقابل من کاش فدای تو شود اگر این جان به فدایت نکنم میمیرم شعرهایم همگی درد فراق است ببخش صحبت از کربوبلایت نکنم میمیرم
شب جمعه هوایت نکنم میمیرم یادی ازصحن سرایت نکنم میمیرم