خستهام دعام کن بابا نگاه به این لبام کن بابا چی جواب بدم وقتی که بهم بگی صدام کن بابا باز منو رو به راه کن بابا تو نبودی من تب کردم روزامو با سنان شب کردم گفتن از سفر برگشتی خودم رو زود مرتب کردم تکیه به عمه زینب کردم خوشی با ما قهر کرد زندگیمو زهر کرد اونکه رگهای تو رو برید گلوتو نهر کرد من اسیر نبودم گوشه گیر نبودم من سفید نبود موهام اینجوری پیر نبودم یکی نگفت به اونکه سر به سر من میزاره بچه یتیم زدن نداره، نداره، نداره رفتی بی قرارم کردن روی شتر سوارم کردن از شتر زمین افتادم هرچی که بود نثارم کردن به کعبه نی دچارم کردن نمیتونم از جام پاشم شیرین زبون سابق باشم اونکه زد لگد به پهلوم هم قد چکمه های پاشم بین اراذل و اوباشم رنگم از رو رفته بابا، سوخته سر مو رفته دندههای من یکی بیرون یکی تو رفته شاه عالم آخه جاش بیرون کاخه سرتو دیدم که آویزون روی شاخه چی داره نیزهها که آغوش دختر نداره بچه یتیم زدن نداره، نداره ، نداره بردنم جای ناجور مأجرم رو گرفتن با زور گفتم اینو بابام داده حولم دادن زنای مغرور سیلی گرفته از چشمم نور منو تند و تیز آوردن خمیده و مریض آوردن برای دخترت ریسمانو برای سر تو میز آوردن داد میزدن کنیز آوردن دل من کباب بود دور سرت شراب بود جلوی سفیر رو ما منع حجاب بود سر من هزار بار، توی کوچه بازار ریختن عمه مو زدن جلو سر علمدار میدویدم پیاده پشت سپاه سواره بچه یتیم زدن نداره، نداره، نداره بابا حسین، بابا حسین، بابا حسین... علی وصلیالله علیالباکین علیالحسین حسین، حسین، حسین... من مال اباعبدالله دنبال اباعبدالله قلبم مثل بیرق شده اموال اباعبدالله دنیا رو نمیخوام هرگز منهای اباعبدالله عشق متفاوت یعنی آقای اباعبدالله نفست رو بدم به جهان قلبم با تو من حرف میزنم به زبان قلبم ضربان، ضربان، ضربان قلبم آه حسین، آه حسین، آه حسین دلخواه اباعبدالله مفتاح اباعبدالله ما سرباز مهدی میشیم، از راه اباعبدالله یا باب نجات الامه فی ارض اباعبدالله از حال وهب میفهمم بیمرز اباعبدالله آه حسین، آه حسین، آه حسین... گذرم تا به در خانهات افتاد حسین خانه آباد شدم خانهات آباد حسین