
من تو خیمه خواب بودم نیزهها تو رو بردن اینقدر اذیتم کردن گریهمو درآوردن بابا صورتم خیلی ورم کرده هر کس منو دیده مسخرهم کرده هی داد زدم بابامو میخوام دورم خبر داری کیا هستند؟ دستای کوچیکمو بد بستند اینها النگو نیست تو دستام حال سه سالهتو حسابی جا آوردی (به خونمون خوش اومدی، صفا آوردی) (بابا حسین بابا حسین) گونههای من لیل و گیسوان من فجره گوشوارهی من گم شد میدونم پیش زجره سیلیه دلیل گوش سنگینم عمه را دیگه درست نمیبینم بد زد الهی خیر نبینه میگم نزن اما چه بی رحمه فرق دختر و پسر نمیفهمه محکم با چکمه زد به سینه برای زخمای تنم دوا آوردی (به خونهمون خوش اومدی، صفا آوردی) (بابا حسین بابا حسین) ****** گذرم تا به در خانهات افتاد حسین خانه آباد شدم خانهات آباد حسین لطفی که کردهای تو به من مادرم نکرد ای مهربانتر از پدر و مادرم حسین (اباعبدالله یا اباعبدالله) ****** (زهرای تو شدم سبب سربلندیام بی روسری شدم سبب سربه زیریام با دستهای محکم خود روی صورتم آنقدر زد که لق شده دندان شیریام ****** چه بد نگاه میکند این مرد سرخپوست مردک خیال کرده کنیزم