
حیدرِ یا که ابن الحیدرِ جبرییل روی شونهاش میپَره(۲) زلزله نبرد عباس و پس لرزهش حملههای اکبرِ(۲) نور پیشانیت فوق جلال کشتی حسین و تویی باده پهلوانان نمیرن به هم تا اباالفضل تو هستی پهلوان(۲) آقام اباالفضل..... اسدالحیدر کرب و بلا و بیابتدایی و بیانتها(۲) نه تنها کاشف الکربِ حسین کاشف الکرب عن وجه خدا کوهستان پیش پایت هستِ تو دستگیرهی عَلم سر مست تو ذوالفقاری چو دستان تو نیست عمو لاسیف الا دستان تو آقام اباالفضل...... والله در چهرهاش حیدر نمان این اعیان است چه حاجت بر بیان وقتی نام اباالفضل میبری إذا زُلزلةِ الأرضی بخوان دل را دیوانه و آوار کرد دشمن را خیره و بیچاره کرد وقتی با هیبت حیدر قسم آن امان نامه را او پاره کرد آقام اباالفضل.....