یادت میاد بابام میگفت حسینو تنها نذار شکسته پشتم تو دیگه روی دلم پا نذار تو بودی تکیهگاهم، ای آخرین پناهم، پناه خیمهمون اباالفضل رقیه غرق آهه، سکینه چشم براهه، پناه خیمهمون اباالفضل افتادی رو زمین نمیگی که حسین میمیره کسی نمونده توی خیمه علمو بگیره اگه میشه یبار دیگه منو داداش صدا کن یبار دیگه بخاطر حسین اخاه اخاه کن پاشو اباالفضل، پاشو اباالفضل... ***** دارم با زحمت میذارم رو زانوهام سرت رو چجوری جمع کنم حالا پاشیده پیکرت رو؟ نیزه چشمهاتو بسته، فرق سرت شکسته، جون رقیه پاشو عباس دارم میشم هلاک و پاتو نکش رو خاک، جون رقیه پاشو عباس پاشو نذار که آبروم بریزه پیش زینب پاشو داداش که بعد تو آواره میشه زینب پاشو وگرنه حرمله میره برای غارت پاشو وگرنه زینب رو میبرنش اسارت پاشو اباالفضل، پاشو اباالفضل... ***** قرار نبود که اینجوری تنها بذاری ما رو قرار نبود به دست شمر بسپاری خیمهها رو سخت شده بردن تو، کوچیک شده تنِ تو، الهی من بمیرم عباس دستاتو کی بریده؟ تنت رو کی دریده؟الهی من بمیرم عباس کار خودش رو کرد سهشعبهای که به چشمهات خورد هرکی اومد یه ذره از تنت رو با خودش برد هلهله میکنند به گریههای من میخندند دارن میرن تو خیمه دست زینبو ببندند پاشو اباالفضل، پاشو اباالفضل...