
(بگفتا با تنِ، صد پارهی تو، تن تو قاتل جان حسین است الهی کور میگشتم نبینم، سرت خونین به دامان حسین است)۲ (خدای دلبری، برده ز کف قرار ، خندد گل حسین، ابرویت ذولفقار)۲ کنار جسم تو افتاده بودم، رُخَم بر چهرهات بنهاده بودم کنار نعش پاکت گفتم ای کاش، الهی جایِ تو جان داده بودم (تار گیسویِ تو، دست و بازویِ تو، جلوهی حیدره، تاقِ ابرویِ تو )۲ علی اکبرم... (به هر قطعه زِ جسمت نوحه خواندم، به روی زخمهایت خون فشاندم دعا کردم کنار نعشِ پاکت، الهی بعدِ تو زنده نمانم)۲ (تو علی اکبری، یا که پیمبری)۲ (تو علی اکبری، یا خودِ حیدری)۲ علی اکبرم... (دعا کردم که تنهاتر نگردم، عزادارِ غمِ اکبر نگردم چو بنشستم به پایین تو گفتم، الهی سویِ خیمه برنگردم)۲ (تو علی اکبری، علی شمایِلی)۲ (تو خدایِ دلی، یا ابوفاضلی)۲ الهی کور میگشتم نبینم، سرت خونین به دامانِ حسین است به پا خیز و ببین چشمانِ زینب، چه خونبارِ تو گریانِ حسین است کنار جسم تو افتاده بودم، رُخَم بر چهره ات بنهاده بودم کنار نعش پاکت گفتم ای کاش، الهی جایِ تو جان داده بودم تار گیسوی تو، دست و بازوی تو، جلوهی حیدره، تاق ابروی تو خدای دلبری، برده ز کف قرار، خندد گل حسین، ابرویت ذولفقار علی اکبرم... (شبیه مصطفی، امیرِ دلربا)۲ (علی اکبرم، حیدر کربلا )۲ (جوانان بنی هاشم بیایید، علی را بر درِ خیمه رسانید خدا داند که من طاقت ندارم،علی را بر در خیمه رسانم)۲ (بگویید مادرش لیلا بیاید، تماشای قد اکبر نماید بگویید عمهاش زینب بیاید، تماشای رخ اکبر نماید)۲ (تو علی اکبری، یا که پیمبری)۲ (تو علی اکبری، یا خود حیدری)۲